1383/07/02
دیشب که از روزنامه به خانه برمی گشتم، در خبرها شنیدم که محققان تراشه ای ساخته اند که داخل گوشی تلفن همراه قرار می گیرد و بوی بد دهان را به دارنده گوشی اطلاع می دهد. با شنیدن خبر، در خود فرو رفتم و آرزویی که همیشه در دل دارم را با خود تکرار کردم؛ چه نیک می شود اگر روزی دستگاهی ساخته شود که هرگاه خطایی کردم و راه غلطی رفتم، اطلاعم دهد و گوشزد کند که درونت بو گرفته است و بداندیش شده ای.
اگر روزی این دستگاه ساخته شود، قطعا کاربرد بسیار بیشتری برای بعضی روشنفکران خواهد داشت؛ چرا که در این 25 سال گذشته، بیشترین راه خطا را همین ها رفته اند و بیشترین گند و گاو دهن هم از همین طبقه بیرون آمده است. این گندیدگی و پوسیدگی را امروز هم می توان در چهره هایشان به مدد پیشرفت تکنولوژی و سیستم های ماهواره ای و اینترنتی از آن طرف دنیا و شهر لس آنجلس دید که هر کدام تصمیم گرفته اند با یک دوربین و یک بشقاب، خلقی را روشن و کشوری را آزاد و آباد کنند و یا آنکه خود را بر بالای قله رفیع علم و فضیلت بگذارند و دیگران را پست بدانند و برایشان دائم شرح حال و زندگی بنویسند که خب البته از خود خبر ندارند و نمی دانند که تناقض گویی هایشان در این چند سال به حدی رسیده که دیگر حرف هایشان در ایران خریدار ندارد. تنها قصه ای شده است که کودکان را به خواب می برد.
قطعا سرخورده خواهند شد این خود بزرگ بینان روشنفکر اگر روزی بفهمند که یک عمر مغزشان پر بوده از کلماتی که تنها در کتاب و نوشته بکار گرفته اند و خود نه درکشان می کرده اند و نه مفهومشان را می دانسته اند و متوهمی بیش نبودند. اگر روزگاری این دستگاه ساخته شود قطعا نقاب های بسیاری خواهد افتاد و به دنبالش بوی تعفنی از درونشان بیرون خواهد زد که با چند شیشه عطر هم نتوان جبرانش کرد. آنجاست که می فهمند عمری را تنها کتاب حمل کرده اند و به عبارتی فقط بارشان بوده است، کتاب.
باری، اگر نسل امروز حتی، به روزگار پست و حقارت حسن عرب ها هم دچار شود که نمی شود و از سر ناچاری عریضه نویس، به حتم دل و درونش پاک تر از بعضی به اصطلاح روشنفکر خواهد ماند که امروز خود را سر مشق همین نسل می دانند.
اگر روزی این دستگاه ساخته شود، قطعا کاربرد بسیار بیشتری برای بعضی روشنفکران خواهد داشت؛ چرا که در این 25 سال گذشته، بیشترین راه خطا را همین ها رفته اند و بیشترین گند و گاو دهن هم از همین طبقه بیرون آمده است. این گندیدگی و پوسیدگی را امروز هم می توان در چهره هایشان به مدد پیشرفت تکنولوژی و سیستم های ماهواره ای و اینترنتی از آن طرف دنیا و شهر لس آنجلس دید که هر کدام تصمیم گرفته اند با یک دوربین و یک بشقاب، خلقی را روشن و کشوری را آزاد و آباد کنند و یا آنکه خود را بر بالای قله رفیع علم و فضیلت بگذارند و دیگران را پست بدانند و برایشان دائم شرح حال و زندگی بنویسند که خب البته از خود خبر ندارند و نمی دانند که تناقض گویی هایشان در این چند سال به حدی رسیده که دیگر حرف هایشان در ایران خریدار ندارد. تنها قصه ای شده است که کودکان را به خواب می برد.
قطعا سرخورده خواهند شد این خود بزرگ بینان روشنفکر اگر روزی بفهمند که یک عمر مغزشان پر بوده از کلماتی که تنها در کتاب و نوشته بکار گرفته اند و خود نه درکشان می کرده اند و نه مفهومشان را می دانسته اند و متوهمی بیش نبودند. اگر روزگاری این دستگاه ساخته شود قطعا نقاب های بسیاری خواهد افتاد و به دنبالش بوی تعفنی از درونشان بیرون خواهد زد که با چند شیشه عطر هم نتوان جبرانش کرد. آنجاست که می فهمند عمری را تنها کتاب حمل کرده اند و به عبارتی فقط بارشان بوده است، کتاب.
باری، اگر نسل امروز حتی، به روزگار پست و حقارت حسن عرب ها هم دچار شود که نمی شود و از سر ناچاری عریضه نویس، به حتم دل و درونش پاک تر از بعضی به اصطلاح روشنفکر خواهد ماند که امروز خود را سر مشق همین نسل می دانند.