Saturday, March 05, 2005

شاید وقتی دیگر

1383/12/15
نوروز که نزدیک می شود، حال و هوای فارسی زبانان هم عوض می شود. بر حسب سنت قدیم، اسباب و اثاث البیت را جمع و جور می کنند و بعد از تر و تمیز کردن آنها و همچنین چهار گوشه خانه، از نو و به شکلی جدید اثاث خانه را می چینند.

من هم این روزها مشغول خانه تکانی هستم و منزل را آماده استفاده برای سال جدید می کنم. البته لازم است ذهن را هم غبار روبی کنم و مهیا برای سال بعد. نمی شود با این ذهن خسته و گرد و خاک و کثافت گرفته، به استقبال بهار رفت. از خانه تکانی واجب تر است این « ذهن تکانی». اگر ذهن پاک نشود، هر قدر که لباس و لوازم زندگی هم نو و شسته شود، سنت رعایت نمی شود؛ اساسا ذات عید نوروز در ذات انسان است؛ یعنی پاک کردن درون و شستن ذهن. کسب تجربه از اشتباه و تلخی های گذشته؛ باقی تمیز کاری ها در مرحله بعدی ست. آینده را باید بهتر و کم اشتباه تر از گذشته گذراند.

وبلاگ نیز چون رابطه مستقیم با ذهن دارد، در نزدیکی های عید نوروز، احتیاج به یک بازسازی و در اصطلاح، نیاز به « وبلاگ تکانی» دارد. پس در این پانزده روز مانده به سال جدید، وبلاگ را تعطیل می کنم و به خویش می پردازم که فکر می کنم از هر کاری واجب تر است. اگر مجالی برای نفس کشیدن در سال جدید بود، قطعا وبلاگ نویسی را مجدد شروع و« وب نامه» را به روز می کنم. هر چند که تا امروز خواننده ای جز هفت-هشت نفری دوست نادیده، نداشتم و اگر عده ای هم در روزهای مختلف به وبلاگم سری زدند، به برکت و لطف دوست خوب و گرامی ام جناب فرشاد بیان - مدیر سایت گویا- بود که عنوان مطالبم را در ستون لینک (پیوست) سایت اش قرار می داد.

باری پیشا پیش فرا رسیدن تنها عید بزرگ و اصیل ایرانی را به همه دوستان اینترنتی و وبلاگ نویسان و خواننده های محترم تبریک می گویم. امیدوارم سال آینده، سالی خوش و پر بار و برکت برای همه باشد.

نکته روز (اسفند ماه 83)

3اسفند:
بعضي از وبلاگ ها چه بوي گندي گرفته اند. بوي گند از تزوير و ريا؛ يكي نبودن دل و زبان؛ ادا و شكلك هاي باب شده. مثل كهير خودشان را بيرون ريخته اند. اخيرا موضعگيري ها در قبال مراسم و اتفاقي، مثل مد شدن لباس و مانتو و شلوار شده است. بر فرض اگر چند نفر لباس سبز بپوشند، رياكاران بدون در نظر گرفتن ذره اي ارزش براي شخصيت بايسته مستقل و همچنين بدون آنكه اعتقادي به رنگ سبز داشته باشند و اساسا ماهيت رنگ را بشناسند، سبزپوش مي شوند./ نمي دانم چه وقت مي خواهيم خودمان باشيم./ اين روزها خسته كننده ترين روزهاي وبلاگ هاست.