Saturday, July 30, 2005

يك موضعگيري نااميدكننده


اين موضعگيري هاشمي شاهرودي بسيار نااميدكننده است. تمام آنچه را كه طي چند سال اخير در ظرف آبرو اندوخته بود، با پايش زد و ريخت.

Wednesday, July 27, 2005

حرف راست


حرف راست را بايد از رهبري شنيد:
"مي‌توان براي مناسبت‌ها آهنگ‌هاي مناسب ساخت تا مراسم اعياد اسلامي شبيه عزاداري نشود"
كل مطلب...

...

- چرا امروز دستت خاليه؟
- خب چي بايد دستم باشه؟
- برا مادرت چيزي نگرفتي؟
- چي برا مادرم مي گرفتم؟
- بابا امروز، روز زنه !
ولادت حضرت فاطمه‌ست ديگه
- خب باشه...!
- ببين تو رو خدا شروع نكن. بگو چيزي نگرفتم، خيال خودتو و ما رو راحت كن؛
صغري كبري برامون نچين.

- [...]

Monday, July 25, 2005

مرگ روحانيون

مهدي كروبي براي هميشه از مجمع روحانيون رفت. بسياري بر اين اعتقادند كه اين مجمع در واقع تحت امر كروبي مبارز بود و مجمعي در كار نبود؛ معناي مجمع در وجود كروبي خلاصه مي شد و حالا كه ايشان قهر و يا به قول خودشان استعفا كردند، بايد مرگ مجمع روحانيون مبارز را اعلام كرد.
خبر مربوطه را بخوانيد...
پ.ن:
حنيف مزروعي اين نظر را مسخره مي داند. خب اين هم نظري ست؛ اما درست مي گويند آنها كه مجمع را كم و بيش مي شناسند. سالها بود كه مجمع روحانيون مبدل به مجمع كروبي مبارز شده بود. حرف، حرف او بود. بسياري از بزرگان بخاطر اين سياست غلط از رفتن به مجمع خودداري مي كردند. چند دستگي در بين روحانيون بسيار است و با مشكلات فراواني روبرو هستند و با رفتن كروبي، عملا مجمع تعطيل خواهد شد. اغلب دفاتر مجمع در شهرستانها هم تعطيل شده است. مطمئنا مجمع با اين اوضاع تعطيل مي شود مگر اينكه بزرگانش راضي و پس از دلجويي، متقاعد شوند كه بايد حفظش كرد كه كار بسيار سختي است.

Sunday, July 24, 2005

مرگ مارمولكان

ايران روزي بي مارمولك خواهد شد.

Saturday, July 23, 2005

ماده اسب محجوب

ماده اسب محجوب در ميدان نقش جهان اصفهان

Tuesday, July 19, 2005

انتظار

مرد روحاني در قطعه هنرمندان و نويسندگان با موبايلش مشغول صحبت است؛ به راستي او انتظار چه كسي را مي كشد؟

Tuesday, July 12, 2005

...

فعلا حرفي براي گفتن ندارم؛ پس نيستم.

Wednesday, July 06, 2005

دليل اصلي پيروزي احمدي نژاد

قابل توجه بي دينان دموكراسي‌خواه!
آيت الله مصباح‌يزدي گفته كه امام زمان از شش ماه قبل از انتخابات براي احمدي نژاد دعا مي كرده است.
گزيده اي از سخنان سخنان مصباح يزدي در جمع اعضاي كانون طلوع:

"شخصي شب بيست و سوم ماه رمضان در حال احيا، پيش از نيمه شب به خواب مي رود. در خواب به او ندا مي شود كه بلند شو براي احمدي نژاد دعا كن، وجود مقدس ولي عصر(عج) دارند براي احمدي نژاد دعا مي كنند. مي گويد من حتي اسم احمدي نژاد را نشنيده بودم و اصلا او را نميشناختم!"

Tuesday, July 05, 2005

به سلامي ديگر نياز است يا نه؟

1384/4/14
سه روز ديگر سالروز توقيف روزنامه" سلام" است. اصلا يادتان بود؟ يادتان مانده كه محكوميت پنج ساله اش هم تمام شده و اجازه چاپ دارد؟ يا بخاطر دغدغه نان شب فراموش كرده ايد؟ مطمئنا آنان كه دغدغه دموكراسي در ايران دارند، فراموش نمي كنند آن روزها را.
امروز بعد از مدتها با پسر موسوي خوئيني‌ها تماس گرفتم. امير مهدي از آن مردان نيك روزگار است كه مدتي افتخار خدمت براي او را داشتم. مدتي كه گذشت، صحبتمان به روزنامه سلام كشيد و اينكه الان فضا براي انتشار مجدد روزنامه مناسب است و من عقيده دارم با فضايي كه ايجاد شده، به سلامي ديگر نياز فراوان است و جامعه مي طلبد. اما پسر حاج آقا مي گويد كه حاجي نظر ديگري دارد.
او مي گويد: از زماني كه محكوميت روزنامه پايان يافته تا به امروز، بسياري به حاج آقا چنين پيشنهادي را داده اند كه اغلب در زمان انتشار روزنامه اي از سوي جبهه مشاركت بوده كه حاج آقا دليل مي آوردند كه همان انتظاري كه ايشان از روزنامه سلام دارند، فلان روزنامه برآورده كرده است. ديگر چه نيازي به سلام است.
به نظرم آن زمان، پاسخ موسوي خوئيني ها نوعي دست به سر كردن بوده كه مي خواسته فعلا متقاعدشان كند كه بيش از حد اصرار نكنند اما امروز كه روزنامه مشاركتي ها را هم تعطيل كرده اند، جالب مي شود دليل اصلي مخالفت حاج آقا موسوي را جويا شويم.
البته امير مهدي امروز از طرف پدر پاسخ نداد و مدام مي گفت گمان مي كنم؛ به خنده هم مي گفت پدر نه تنها در عالم سياست سكوت كرده، بلكه در منزل هم سكوت اختيار مي كند و در مباحث خانواده شركت نمي كند. ولي در مجموع پسر بر اين اعتقاد است كه پدر فضاي امروز ايران را بسيار متفاوت با سالهاي اول دهه هفتاد مي داند و كاركردي تاثيرگذار همانند آن سالها براي روزنامه سلام ديگر نمي بيند. او مي گويد كه حاج آقا بارها در لابه‌لاي حرف هايش اين را گفته و گذشته و بيشتر از اين راجع به مسئله نمي گويد؛ اين روزها سخت مي شود از حاج آقا جواب گرفت.
گفت وگويم با اميرمهدي چون تلفني بود و به درازا كشيد، كامل متمركز نبود و من هم حين كار بودم اما صحبت هاي جالبي كرد پسر. جانانه حرف زد؛ انتقادهايش كاملا به جا بود. متاسفانه چون گفت وگوي رسمي نبود، اجازه بيانشان را ندارم و مي گذرم ولي يك نكته از صحبت هايش را نمي توان نگفت؛ آنجا كه وقتي پرسيدم آيا سكوت بيش از حد حاج آقا به نوعي انزوا و انفعال نمي انجامد، ايشان پاسخ داد كه حاج آقا منفعل نشده اند و نخواهند شد و مطمئن باش آنجا كه احساس كنند براي پيشرفت اصلاحات و دموكراسي در ايران موثر هستند، وارد عرصه مي شوند اما زمانش را نپرس كه من هم نمي دانم چه موقع سكوت را مي شكنند.

Monday, July 04, 2005

نظريه هاي هميشه درست فعالان سياسي ايران

اين يادداشت محمد حيدري را از دست ندهيد:
اين روزها تقريبا همه از انتخابات و چرايي نتيجه آن و درست يا نادرستي برنامه ديگران صحبت ميکنند. نکته جالب در اين تحليل ها آن است که همه معتقدند حرف آنها درست بوده و ديگران اشتباه کرده اند. حتي آنهايي که با کمال قدرت تحليل هاي مشخصي از نتيجه انتخابات مي دادند و امروز دقيقا عکس آن اتفاق افتاده نيز حاضر به تغيير تحليل خود نيستند و محکم بر سر موضع خود ايستاده اند! آنهايي که معتقد به تحريم بودند همچنان تاکيد ميکنند که ما درست ميگفتيم و مثلا ديديد که اين انتخابات نمايشي بود؟ آنهايي هم که معتقد به راي دادن بودند(از جمله اينجانب!) معتقدند که ديديد که حرف ما درست بود و امکان پيروزي تحريم وجود نداشت و تنها سود آن انتخاب احمدي نژاد بود؟ به هر حال از عجايب شگفت آور عرصه سياسي ايران در اين است که هر کس هر چه بگويد درست است و مشخص نيست که بالاخره چه اتفاقي بايد بيافتد که حداقل يک جريان اعتراف به شکست در تحليل کند. همه مي گويند ما که گفته بوديم!
يکي از سروران خيلي عزيز که در اين انتخابات هم از جمله مدافعان شرکت در انتخابات بود ميگفت به يکي از مشاهير که اتفاقا نماينده گروه سياسي باسابقه اي در ايران است و انتخابات را تحريم کرده بود گفتم که اگر از اين انتخابات احمدي نژاد درآمد هم شما راضي هستيد؟ او هم تاکيد کرده که اين اتفاق غير ممکن است و حتما هاشمي رئيس جمهور خواهد بود و پرنسيب سياسي ايجاب ميکند که ما در موضع تحريم بمانيم. اين دوست عزيز ما هم به او گفته آخر عزيز من اگر تو تحليلت را بر اين مبنا گذاشته اي که غلط است. تو بايد اعلام کني که حتي در صورت رياست جمهوري احمدي نژاد هم ما حاضر به شرکت نيستيم نه اينکه تحليل خودت را روي رياست جمهوري رفسنجاني بنا کني.
همين عزيز ميگفت بعد از انتخابات يکي ديگر از دوستاني که ميگفته هاشمي رئيس جمهور است با او صحبت ميکرد و ميگفت اتفاقا رياست جمهوري احمدي نژاد هم بد نشدها و فلان و فلان . گفت به او گفتم پس آقا جان حداقل در عالم خيال بگوچه اتفاقي بايد بيافتد که گاهي هم تحليل شما مشکل پيدا کند؟ شما که در هر حالت ميگويي همين که شد خوب بوده!
اين تحليل هاي ابطال ناپذير واقعا تاريخي اند. البته من هنوز هم معتقدم که کاش آقاي معين و دوستانش کناره گيري کرده بودند. اين هم نظريه ابطال ناپذير بنده!

Sunday, July 03, 2005

از بزرگان مي شنويم

حرف هايي كه اين روزها از بزرگان مي شنويم:
"كي بود كي بود من نبودم؛ چرا مي گوييد كه من بودم؟"

Saturday, July 02, 2005

...فعلا سکوت تا

1384/4/11
این روزها حال درستی ندارم. ترجیح می دهم مدتی فقط به کارهای خودم برسم. ممکن است تا مدتی چیزی ننویسم؛ فقط گوش بدهم. بله بیشتر باید گوش داد...