1384/3/9
چه عالی ست از خانه ابراز همدردی کردن. بعد از شام بنشینی و با کیبورد کامپیوتر در ستایش اکبر گنجی مطلب بنویسی و از اعتصاب غذایش به درد آیی. چه خوب با چند تا کپی و پیست کردن اعلام حمایت کنی و بعد، کلی از خودت هم راضی باشی که برای اکبر کاری کردی. مثلا بمباران گوگلی کردی و افکار جهانی را به سمت اش جلب کردی. با این همه امکانات حالا بلند شوی و تو گرما بروی جلوی مجلس و پلاکارد اکبر را بگیری که چه شود؟ وقتی می شود در خانه نشست و برای اکبر شمارش کرد که چند روز و ساعت و دقیقه و ثانیه در زندان است و برایش افسوس خورد، مگر بی کاریم که برویم جلوی مجلس و داد بزنیم، یک وقت این بی پدر و مادرها نشان مان می کنند و سر از زندان درمی آوریم. حالا خر بیار و...
من یکی که از خانه خودم اعلام حمایت می کنم و به همه دوستان –بالاخص روزنامه نگاران شجاع- اعلام می کنم که از خانه و با کامپیوترهایشان کارهای بزرگی می توان کرد؛ بمباران گوگلی، امضای نامه، یک هفته سکوت، تغییر نام وبلاگ و خلاصه به نظرم حتی از طریق کامپیوتر و اینترنت هم می شود انقلاب کرد. به طور مثال، اتاقی در پالتاک ساخت و هر کس به نوبت، دو- سه شعار آب دار نثار بالاترین مقامات کند. چرا در جایی تجمع کنیم و از وقت و زندگی مان بزنیم و تازه برای خودمان خطر بخریم.
در این چند روز تحصن، روزنامه نگارانی که تعدادشان به پنجاه نفر هم نرسید، واقعا خیلی بیکار هستند که وقت شان را رفتند جلوی مجلس تلف کردند و شعار دادند. مطمئنا یک عده از آنان اعتقادی به گنجی هم ندارند و فقط برای شهرت رفتند. بیشتری شان هم از روزنامه نگاران درجه دو-سه هستند، وگرنه که درجه یک ها در جایگاه شان نیست این جور جاها و افتخار نمی دهند.
خلاصه که با این کامپیوتر خیلی کارها می توان کرد و از وجود همین رایانه است که امروزه صدای امثال گنجی به همه خانه ها می رود و به همین خاطر است که دیگر تجمعات خیابانی و تحصن های صنفی جذابیتی برای کسی ندارد و به شکست منجر می شود.