Sunday, May 08, 2005

حاج آقا، يك با يك برابر نيست

84/2/18
اخیرا كريمي راد -سخنگوي قوه قضائيه- گفته كه حتي اگر يك پرونده [دقت کنید: یک پرونده!] مثل وبلاگ‌نويسان وجود داشته باشد، آيت‌الله شاهرودي رفتار با متهم را پيگيري مي‌كند.
ایشان در سخنانش سعی کرده آیت الله شاهرودی را انسانی منصف و عادل نشان دهد که تفاوتی بین هیچ یک از پرونده ها قائل نمی شود. راستش هر چه سعي كردم و به خود فشار آوردم تا پاسخي درخور ادعای مضحک سخنگوی قوه قضائیه آورم، جز شعری از خسرو گلسرخی به ذهنم نرسید:
معلم پای تخته داد میزد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسیها،
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر «جوانان» را ورق می زد
برای اینکه بیخود، های وهو میکرد و با آن شور بی پایان،
تساویهای جبری را نشان می داد
با خطی خوانا بروی تخته کز ظلمتی تاریک
غمگین بود،
تساوی را چنین نوشت: یک با یک برابر است.
از میان جمع شاگردان یکی برخاست،
همیشه یک نفر باید بپاخیزد...
به آرامی سخن سرداد:
تساوی اشتباهی فاحش و محض است.
نگاه بچه ها ناگه به یک سو خیره گشت و
معلم مات برجا ماند
و او پرسید: اگر یک فرد انسان، واحد یک بود
آیا باز یک با یک برابر بود؟
سکوت مدهشی بود و سئوالی سخت.
معلم خشمگین فریاد زد آری برابر بود
و او با پوزخند گفت:
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه زور و زر بدامن داشت بالا بود و آنکه
قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت پائین بود
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه صورت نقره گون، چون قرص مه می داشت بالا بود
وان سیه چرده که مینالید پائین بود؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود،
این تساوی زیر و رو میشد
حال میپرسم یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفتخواران از کجا آماده می گردید؟
یا چه کسی دیوار چین ها را بنا میکرد؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم میشد؟
یا که زیر ضربت شلاق له میگشت؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد؟
معلم ناله آسا گفت:
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید:
یک با یک برابر نیست...
آری، یک با یک برابر نیست و قوه عدالت هم باید بپذیرد که دیگر جایی برای فریب توده مردم نیست که نسل امروز، به ساده لوحی دوره تشخیص عکسی در ماه نیست و سالهاست دریافته که در حكومت اسلامي يك با يك برابر نيست.