Tuesday, August 02, 2005

[...]

11مرداد1384
در خبرها آمد كه قاضي مقدس را ترور كردند. خبر تكانم داد. قاضي مقدس! هماني كه با چهره اي آرام ولي دلي از جنس سنگ روبروي گنجي نشست و دستور گرفت و حكمش را صادر كرد. هماني كه به جهت اداره خوب دادگاه گنجي از مرتضوي پاداش گرفت و به عنوان رئيس مجمتع ارشاد كه سالهاست شكنجه‌گاه جوانان است، گمارده شد.
او رفت. با كوهي از آنچه كه بايد روزي مي گفت. يعني پس مي‌داد. قاضي مقدس همانند لاجوردي بسيار مي دانست. حيف شد به راستي.
مي توان اين احتمال را قوي گرفت كه يكي از پرونده‌هاي بزرگي كه مقدس رسيدگي مي كرد، موجب قتلش شد و به نوعي تسويه حساب دانست. ولي چرا در اين زمان حساس تسويه حساب شد؟ يعني مي شود اينقدر اتفاقي باشد؟
مثلا بخواهيم فرض بر اين بگذاريم كه عده‌اي جوان كه در بازداشتگاههاي "وزرا" شكنجه شده‌اند و شلاق خورده‌اند و در اثر همين شكنجه‌ها كليه شان و يا ساير عضو بدنشان ناقص شده، امروز قصد انتقام گرفتند و مقدس را به قتل رساندند.
نمي شود قتل او را در اين برهه از زمان ناديده گرفت. آن هم در زماني كه مسئله گنجي حاد شده است و فردا تنفيذ رياست جمهوري ست و همچنين همسر گنجي قرار است مقابل دفتر سازمان ملل تحصن كند. مسئله هسته‌اي هم كه به مراحل حساسي رسيده. البته در نظر اول مي شود دريافت كه كار هيچ گروه تروريستي شناخته شده مثل سازمان مجاهدين خلق نيست. آنها خيلي ضعيف‌تر از آن هستند كه بخواهند چنين ترورهايي را صورت دهند.
[...]