14 مرداد1384
مصاحبه روزنامه شرق با استاد حسين قندي را بخوانيد. حرف هاي خوبي زده. از دغدغه هاي هميشگياش گفته كه همواره از آن رنج مي برد و در كلاسهايش براي دانشجوها درددل مي كند. درباره سردبيران امروز مطبوعات ايران چقدر درست نظر داده. البته يك نكته را هم مي توان به آن اضافه كرد و آن مشكلات اخلاقي بيشتر سردبيران انتصابيست كه اميدوارم روزي نام آنها برده شود تا به عنوان انگل مطبوعات امروز ايران معرفي شوند.
"الان فضاى تحريريه ها كاملاً متفاوت است. چرا؟ چون كسى كه دبير سرويس يا سردبير مى شود سابقه كمترى نسبت به خبرنگارش دارد. پس هيچ وقت خبرنگار حرف دبير سرويس اش را نمى پذيرد. در دنيا سردبير را انتخاب مى كنند. ميان ۲ يا ۳ نفرى كه مورد پذيرش همه اعضاى تحريريه هستند، راى گيرى مى كنند. در نتيجه همه اعضا به سردبير احترام مى گذارند. به او ايمان دارند و از او كار ياد مى گيرند. اما در ايران همان طور كه گفتيد، سردبير انتصابى است. كارى به اين ندارند كه سابقه فرد چقدر است يا چه ميزان آموزش ديده است. شما مى توانيد آمار بگيريد. چند درصد از سردبيران فعلى مطبوعات ما ۱۵ يا ۲۰ سال سابقه روزنامه نگارى دارند. وقتى سردبير انتصابى باشد، مطمئناً دبير خوبى انتخاب نمى شود. دبير كم سابقه نمى تواند خبرنگار خوب انتخاب كند. همين مسئله باعث مى شود وقتى نيرويى به يك تحريريه وارد مى شود، حتى شوق و انگيزه كافى براى تقويت دانش خود و ايجاد تنوع در كارش را ندارد. در مورد سردبير انتصابى هم «بى انگيزگى» و از «زير كار در رفتن» صفاتى است كه به مرور ظاهر مى شود."
مصاحبه روزنامه شرق با استاد حسين قندي را بخوانيد. حرف هاي خوبي زده. از دغدغه هاي هميشگياش گفته كه همواره از آن رنج مي برد و در كلاسهايش براي دانشجوها درددل مي كند. درباره سردبيران امروز مطبوعات ايران چقدر درست نظر داده. البته يك نكته را هم مي توان به آن اضافه كرد و آن مشكلات اخلاقي بيشتر سردبيران انتصابيست كه اميدوارم روزي نام آنها برده شود تا به عنوان انگل مطبوعات امروز ايران معرفي شوند.
"الان فضاى تحريريه ها كاملاً متفاوت است. چرا؟ چون كسى كه دبير سرويس يا سردبير مى شود سابقه كمترى نسبت به خبرنگارش دارد. پس هيچ وقت خبرنگار حرف دبير سرويس اش را نمى پذيرد. در دنيا سردبير را انتخاب مى كنند. ميان ۲ يا ۳ نفرى كه مورد پذيرش همه اعضاى تحريريه هستند، راى گيرى مى كنند. در نتيجه همه اعضا به سردبير احترام مى گذارند. به او ايمان دارند و از او كار ياد مى گيرند. اما در ايران همان طور كه گفتيد، سردبير انتصابى است. كارى به اين ندارند كه سابقه فرد چقدر است يا چه ميزان آموزش ديده است. شما مى توانيد آمار بگيريد. چند درصد از سردبيران فعلى مطبوعات ما ۱۵ يا ۲۰ سال سابقه روزنامه نگارى دارند. وقتى سردبير انتصابى باشد، مطمئناً دبير خوبى انتخاب نمى شود. دبير كم سابقه نمى تواند خبرنگار خوب انتخاب كند. همين مسئله باعث مى شود وقتى نيرويى به يك تحريريه وارد مى شود، حتى شوق و انگيزه كافى براى تقويت دانش خود و ايجاد تنوع در كارش را ندارد. در مورد سردبير انتصابى هم «بى انگيزگى» و از «زير كار در رفتن» صفاتى است كه به مرور ظاهر مى شود."