Monday, August 08, 2005

تلاش روحانيون براي جبران ورشكستگي


17مرداد1384
سالهاي سال است كه اين جمع تصميمات مهمي براي مملكت گرفته‌اند. آخرين تصميم مهم‌شان هم هشت سال پيش بود كه محمد خاتمي را همين جمع متقاعد به كانديداتوري رياست جمهوري كرد. اما بعد از شكستي كه مجمع روحانيون مبارز در انتخابات مجلس هفتم متحمل شد و تير خلاصش هم در انتخابات رياست جمهوري نهم زده شد، آيا مي توانند دوباره به صحنه سياسي كشور بازگردند و مطرح باشند؟ اين سئوالي‌ست كه در دغدغه‌اش، اعضاي مجمع اين طور به تكاپو افتاده اند تا از حذف شدن بطور كامل در عالم سياست جلوگيري كنند.
اعضاي مجمع شب گذشته خاتمي را در خانه خود متقاعد كردند كه رياست شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز را قبول كند و جالب اينكه در غياب مهدي كروبي و بعد از استعفايش از دبير كلي، تصميم گرفته شده كه در اساسنامه مجمع تغييراتي صورت گيرد تا به جاي دبير كل، شوراي مركزي اداره مجمع را بر عهده گيرد. يعني زور زياد زدن براي اينكه نام مجمع، بي كروبي همچنان به عنوان يك تشكل تاثيرگذار در سياست باقي بماند و چون چهره‌اي مقبول‌تر از خاتمي در بين خود نمي بينند، ترجيح مي‌دهند اداره مجمع را به او بسپارند.
اما در اين بين تصورات كروبي قابل توجه است. او اكنون احساس مي كند كه از وزن بسياري در جامعه برخوردار بوده و خودش خبر نداشته. در انتخابات اخير پنج ميليون راي كسب كردن براي كروبي مثل يك رويا بود. او امروزه روز، عوامل شكستش را يكي دستكاري در راي‌ها مي‌داند و ديگري پشت كردن تعدادي از اعضاي مجمع و عدم پشتيباني از خود در انتخابات. او بر اين اعتقاد است كه اگر مستقل حزبي تاسيس كند، در آينده مي تواند پست رياست جمهوري را تصاحب كند و به همين خاطر بود كه با اصرار فراوان از مجمع جدا شد.
البته جدا از اين مسائل، شركت كروبي در انتخابات رياست جمهوري يك مسئله مهم را براي روشنفكران روشن كرد. او زاويه اي را نشان داد كه سالها اصلاح‌طلبان به آن بي‌توجه بودند. و آن مشكل معيشتي مردم بود. او توانست با وعده حقوق ماهيانه پنجاه هزار تومان براي افراد بالاي هجده سال پنج ميليون راي كسب كند كه حاوي پيامي شد كه مردم درد گشنگي دارند و بسياري به همان حقوق ماهيانه پنجاه هزار تومان محتاج هستند؛ بالخص در روستاهها كه بيكاري بيداد مي كند و صنعت كشاورزي در بسياري ازمناطق كشور متوقف شده.
اكنون با صف‌بندي‌هايي كه در حال شكل يافتن است، بايد منتظر بمانيم تا ببينيم كه حزب جديدالتاسيس كروبي و مجمع روحانيون مبارز كه به حتم دو رقيب براي يكديگر خواهند شد، چه سياستي را دنبال خواهند كرد. آيا به معيشت مردم اهميتي مي دهند و سياست‌هاي‌شان را براساس مشكلات اقتصادي مردم كه در اين انتخابات نتيجه بسيار خوبي هم داد و نشان داد كه دغدغه اصلي‌ست، مي سازند يا با همان سياست گذشته و ديد سنتي كه از خصوصيت روحانيون مبارز است، مجدد استراتژي اصلي‌شان را مي‌بندند و شعارهاي اقتصادي را مثل زني صيغه‌اي به كناري مي‌زنند.
پيش‌بيني من با توجه به شناختي كه از دو دسته روحاني دارم، اتخاذ مجدد سياست سنتي‌ست و آينده هر دو را با شكستي بزرگ تر و سخت‌تر مي بينم. شما چه فكر مي كنيد؟